سکوت مرگ...
of silent ida ilove you
تا سکــ ــوت مرگ دوستت
دارم!!
of silent ida ilove you
تا سکــ ــوت مرگ دوستت
دارم!!
خوشگله یانه؟؟انتخابم چطوره؟؟؟
چون این وبلاگ رو به عشق اون درس کردم!!!!!!
هم خوانندس هم بازیگره(آلمانیه)!!!
پیشنهادهـــام براتون(خواهش هـــام)ازتون:
نظرات وانتقادات یادتون نره،،،حتمابه آرشیوماهانم سربزنین،،،برای بهبود وبم
پیشنهادداشتین بدین حتما،،،!!اگه مایل به تبادل لینک هستین بهم
خبربدین،،،منم لینک کنینا!امیدوارم خوشتون بیـاد،،،اینجامیاین به یاد
عشقتون بیفتین!!! ...وشــــــــادباشیــن
اینم اون یکی وبمه والبته فوتبالیه!،www.farhaddddddd70.blogfa.com
سلام بچه ها ببخشیدکه نمیتونم بهتون سربزنم اخه سرم خععععععلی شلوغه!!!!
ولی قول قول میدم هروقت تونستم بیام.
حالااومدم آدرس پیجم تواینستاگراموبهتون بدم.
faezeh70
بیایدخوشحال میشم
به خاطر تو خورشید را قاب می کنم و بر دیوار دلم می زنم
به خاطر تو اقیانوس ها را در فنجانی نقره گون جای می دهم
به خاطر تو کلماتم را به باغهای بهشت پیوند می زنم
به خاطر تو دستهایم را آیینه می کنم و بر طاقچه یادت می گذارم
به خاطر تو می توان از جاده های برگ پوش و آسمانهای دور دست چشم پوشید
به خاطر تو می توان شعله تلخ جهنم را
چون نهری گوارا نوشید
به خاطر تو می توان به ستاره ها محل نگذاشت
به خاطر روی زیبای تو بود
که نگاهم به روی هیچ کس خیره نماند
به خاطر دستان پر مهر و گرم تو بود
که دست هیچ کس را در هم نفشردم
به خاطر حرفهای عاشقانه تو بود
که حرفهای هیچ کس را باور نداشتم
به خاطر دل پاک تو بود
که پاکی باران را درک نکردم
به خاطر عشق بی ریای تو بود
که عشق هیچ کس را بی ریا ندانستم
به خاطر صدای دلنشین تو بود
که حتی صدای هزار نی روی دلم ننشست
عزیزم...
عشق را در تو، تو را در دل ، دل را در موقع تپیدن
وتپیدن را به خاطر تو دوست دارم
من غم را در سکوت ، سکوت را در شب ، شب را در بستر
وبستر را برای اندیشیدن به خاطر تو دوست دارم
من بهار را به خاطر شکوفه هایش
زندگی را به خاطر زیبایی اش و زیباییش را
به خاطر تو دوست دارم
لبخنـבش
تیپش
رفـتارش
اפֿــلاقـش
اפــساسـاتـش
בوسـت בاشتـنش؛
مـפֿـاطب نبوבہ ڪـہ פֿـآصـ باشـہ
פֿـاص بوבه ڪـہ مـפֿـاطب شـבه ...
یه روز یه پسر انگلیسی میاد با طعنه به یه پسر ایرانی میگه: چرا خانوماتون
نمیتونن بامردا دست بدن یا لمسشون كنن؟؟ یعنی مردای ایرانی اینقدرشهوت پرستن
که نمیتونن خودشون روکنترل كنن؟؟ پسره لبخندی میزنه و میگه: ملكه انگلستان
میتونه باهرمردی دست بده؟وهرمردی ملکه ی انگلستانو لمس كنه؟! پسره انگلیسی
باعصبانیت میگه :...نه!مگه فردعادیه؟؟! فقط افرادِ خاصی میتونن با ایشون در
رابطه باشن!!!پسر میگه: خانومای ما همه ملكه هستن!!!
سلام بچه ها:
اومدم خداحافظی کنم ...!!
اگه خدابخوادمیخوام یکم درس بخونم...!!!
شاید نتونم تا تابستون آپ کنم وبهتون سربزنم ولی شمایی که لینکم کردین پاکم نکنینا!!
وقت شدبهتون سرمیزنم .واگه شدنظراتونوتایید میکنم .البته اگه نظری باشه !!شماکه
همینجوری میاین و میرین !!یه نظری چیزی آخه. !! راستی تونظرسنجیم شرکت کنین ،
میخوام وقتی برگشتم نظرسنجیم درصد هاش تغییرکنه!!.دیگه حرفی ندارم.
دلم براتون تنگ میشه.بوووووووس . باااااااای . دوستوووووون دارم .
خیلی سخت است . . .
بدانی هیچ وقت به آن کسی که خیلی دوستش داری نخواهی رسید. . .
خیلی سخت است . . .
بااینکه میدانی به اونمیرسی بازهم سکوت کنی وآرام دردل شکسته شوی . . .
خیلی سخت است بغض گلویت راگرفته باشدامّانتوانی گریه کنی . . .
خیلی سخت است . . .
قلبت پرازدردباشد امّانتوانی خودت راازاین دردخالی کنی . . .
باخودم میگویم :این زندگی تنها باتوزیباست . . .
میگویم این قلب تنهاعاشق توهست وتنها تورا دوست دارد اماکسی آنچه راکه برای خویش
زمزمه میکنم باورندارد. . .
شاید تنها با یاد وعشقت امّابدون تو،دراین دنیاتنهازندگی کنم . . .
این رسم زندگیست،سرنوشت بامن وتویارنیست . . .
هیچکس هوای ماراندارد،زندگی بامانمیسازد . . .
تنهامن هستم وتوهستی،دوقلب عاشق ولی تنهاوشکسته . . .
قلب تورانمیدانم،امّاقلب من میخواهد تا ابد به عشق توتنهابماند . . .
خیلی سخت است بااوکه دوستش داری نتوانی زندگی کنی . . .
وبدانی که هیچگاه به اونخواهی رسید . . .
خیلی سخت است نتوانی دستانش رابگیری واورادرآغوش بفشاری . . .
تنها میتوانم بگویم خیلی دوستت دارم وتا ابدعاشقت می مانم عزیزم . . .
خیلی سخت است برای رسیدن به اونکه خیلی دوستش داری انتظاربکشی وآخرسر سهم این
انتظارشیرین یک پایان تلخ باشد . . .
پایانی که آغازحسرت عشق من است . . .
تاکی بایددر حسرت رسیدن به توبنشینم . . .؟
تاکی باید لحظه ها رابشمارم تاقشنگترین لحظه ام با توفرا رسد . . .؟
شاید تا فردا شاید تـــا . . .
تـاآخردنــیــا . . . !!
چگونه تکه تکه های سهمم از تو را
کنار هم بگذارم؟
چگونه بسازمت؟
آدم هـــــــا... فـرامـوش نـــمیکــــنند ... !! ...
فــــــــقط . . .
دیـــگر ســـــــــــــــــــــاکت میشـوند ...
هـمین....!
دارم سعی می کنم همرنگ جماعت شوم،
آهای جماعت . . .
میشود کمکم کنید؟
شما دقیقا چه رنگی هستید . . .؟
یه روزایی . . .
یه شبایی . . .
به یه آدمای خاصی خیلی احتیاج داری . . .
گوشیتوبرمیداری شمارشوبگیری . . .
امــّــا میدونی بی فایدس . . .
اینقدردلگیرودلتنگی که یِهو به خودت میای . . .
میبینی خیره شدی به یه صفحه ی خالیِ بی جواب . . .
اشکات سرازیرشدن . . .
بعدباخودت فقط یه جمله میگی . . .
اون همه دوست داشتن . . .
آخرش چرااینطوری شد؟؟ . . .
خرس میگه :الان وقت خواب زمستونیه،بعداصحبت میکنیم،خرس رفت خوابید ولی نفهمید
عمرجیرجیرک فقط 3 روزه . . . .!!
من مورچه ای رو مسخره می کردم که سال ها عاشق یک تفاله ی چایی بود
خودم رو فراموش کردم که زمانی عاشق آشغالی بودم که فکر می کردم آدمه . . .!
همــــه
ادعــــــا دارن طعمـــ خیانتـــ را چشــــیده انـد . . .
همــــﮧ ادعــا دارنـ ڪـــه بـدـے را بــه چشــمـــ دیده انـد . . .
همــــﮧ ادعـــا دارنـ ڪـــــه تنــهایــے را ڪـــشیده انـد . . .
پـس ڪـیـستـ ڪـــه ایـن دنیـــآ را بــﮧ گنــــد ڪـشیده استـ؟!
شایـد مــ نــ ـم. . . !!؟؟
گلی بودم در باغچه ی دلش، امـــّـــا. . .
اوباغبانِ عاشقی نبود،گاهی سر می زد ودل می برد،
سالها بعد دانستم که من تنها نبودم،اوباغبانِ گلهای زیــادی بود . . .
خودرابشکند، گفتم : من خودم راشکستم پس چرابه او نرسیدم؟؟؟
لبخندتلخی زدوگفت :شاید اوهم به سوی خط دیگری شکسته شده . . .!!
یــادت هست؟؟؟
تمـــام شـــ د . . .
حالا:تو+او= شما
مـــ ن هم بـــه سلا متــــ . . .!
خداوند خندید وگفت : شاید در سرنوشتت نوشته باشم :
هرچه آرزوکردی. . .!!
گفتم :میدونم. . . !!
گفتن : این یعنی دوستت نداره هــا. . . !
گفتم : می دونم. . . !
گفتن :احمق یه روز میزاره میره تنــهــا میشی. . . !
گفتم : می دونم . . . !
گفتن : پس چراولش نمی کنی؟؟
گفتم : این تنــهــا چیزیه کــه نمی دونم . . . !!
دوری ودوستی کدام است؟؟؟!!!
فاصله هایندکه دوستی هارامی بَلعَند،
تو اگر نباشـی . . .
دیگری جایت راپــر می کند. . .
به همین سادگــی. . .
دلخوری هایمان. . .
دلتنگی هایمان. . .
وتمامـ اشکــ های من!
فقـط همیــ ن رابگـو
بااو چگونــه میگذرد
کــه بامــ ن نمیگذشـ ت. . . ؟؟!!
امـــــــّــا. . . .
خدایــا اگر آرزوی او رفتن من اســ ت. . . .
آرزوی او رابرآورده کــ ن. . .!!
من دیگر آرزویی نــ دارم. . . !
پاک کن هایی ز پاکی داشتیم،یک تراشِ سرخِ لاکی داشتیم،کیفمان چِفتی به رنگِ زرد
داشت،دوشمان ازحلقه هایش درد داشت،گرمیِ دستانمان ازآه بود،برگِ دفترهایمان از
کاه بود ، تا درونِ نیمکت جا میشدیم، ماپر از تصمیمِ کبری میشدیم،با وجودِ سوز و
سرمایِ شدید،ریزعلی پیراهنش را میدَرید،کاش میشد بازکوچک میشدیم،لااقل یک روز
کودک میشدیم. . .
( کاش . . . .)
یه عاشق میگه : اگه اتفاقی واسه توبیفته میمیرم...!!
امایه رفیق میگه : اگه بمیرم هم نمیزارم اتفاقی واست بیفته...!!!
به افتخارهرچی رفیقه...!!!